به گزارش تجارت، معدن و فولاد: در گذشته، طلا زمانی میدرخشید که نشانههای بحران در اقتصاد موج میزد؛ سقوط بورسها، فرار سرمایه از بازارهای پرریسک و نگرانی از آینده. اما اکنون شرایط متفاوت است. شاخص S&P500 در آمریکا به بالاترین سطح تاریخی رسیده، بازده اوراق قرضه بلندمدت تغییری نکرده و دلار نیز در مسیر باثباتی حرکت میکند.
با این حال، سرمایهگذاران در سراسر جهان ماه گذشته بیش از ۹ میلیارد دلار وارد صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا کردهاند. این ترکیب عجیب از رشد سهام و رونق طلا از دید اقتصاددانان پدیدهای تقریباً بیسابقه است.
دو روایت از آینده؛ خوشبینها و بدبینها
اقتصاد جهانی این روزها درگیر دو روایت کاملاً متضاد است.
گروه اول، بدبینها هستند؛ کسانی که میگویند پشت آرامش فعلی، طوفانی پنهان است. به باور آنها، اگر فناوری هوش مصنوعی نتواند انتظارات رشد را برآورده کند، بدهی دولتها از کنترل خارج شود یا بانکهای مرکزی استقلال خود را از دست بدهند، بازارها با شوک بزرگی روبهرو خواهند شد. از نگاه این گروه، طلا بهترین بیمه در برابر چنین فاجعهای است.
در مقابل، خوشبینها بر این باورند که رشد اقتصادی، هرچند با چالشهایی روبهروست، اما همچنان ادامه دارد. آنها میگویند پیشرفت فناوری بهویژه در هوش مصنوعی، میتواند موتور تازهای برای بهرهوری و سودآوری باشد و طلا صرفاً از ترس جاماندن از موج در حال رشد است، نه از وحشت بحران.
بازگشت نقش تاریخی طلا؛ از پناهگاه سرمایه تا ابزار سیاست
در کنار سرمایهگذاران خصوصی، بانکهای مرکزی جهان نیز طی سالهای اخیر با سرعتی چشمگیر به خرید طلا روی آوردهاند. این رفتار بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی است؛ کشورها با این کار تلاش میکنند وابستگی خود را به دلار کاهش دهند و در برابر تحریمها و تنشهای ژئوپلیتیکی سپر بسازند. در واقع، طلا دوباره به همان نقشی بازگشته که قرنها داشت: پناهگاه نهایی در دنیای بیاعتماد.
وارن بافت زمانی گفته بود: «اگر هزار سال هم طلا داشته باشید، در پایان همان یک اونس را دارید؛ نه بیشتر.»
این جمله یادآور واقعیتی مهم است. طلا درآمدزایی نمیکند. اما در شرایطی که نرخ بهره واقعی پایین و بازده داراییهای مالی محدود است، این نقطهضعف به مشکل بزرگی تبدیل نمیشود. در چنین وضعی، سرمایهگذاران ترجیح میدهند امنیت داشته باشند تا سود.
چهرههای مشهور بازارهای مالی در این شرایط نیز نظرات متفاوتی دارند.
ری دالیو، بنیانگذار بریجواتر، میگوید طلا اکنون از دلار امنتر است و پیشنهاد میکند تا ۱۵ درصد پرتفوی به آن اختصاص یابد. در مقابل، مایک ویلسون از مورگان استنلی معتقد است طلا اکنون جایگزین اوراق خزانه شده است. از سوی دیگر، کن گریفین از سیتادل میگوید: «طلا همان نقشی را گرفته که زمانی دلار داشت؛ بندر امن سرمایهها.»
پیامدهای جهانی جهش قیمت طلا
افزایش قیمت طلا فراتر از یک موج سرمایهگذاری کوتاهمدت و نشانهای از بیاعتمادی عمیق جهانی به سیاستهای اقتصادی و آینده نظم مالی فعلی است. در حالی که بدهی دولتها در آمریکا و اروپا در حال رکوردشکنی است و سیاستهای پولی میان مهار تورم و جلوگیری از رکود در نوسان است، طلا به شاخصی از اضطراب پنهان بازارها تبدیل شده است. حتی اگر بحران بزرگی در راه نباشد، این موج نشان میدهد که بخش مهمی از سرمایه جهانی به دنبال پناهگاهی امنتر از دلار است.
طلای ۴۰۰۰ دلاری الزاماً به معنای وقوع بحران نیست، اما نشانهای است از دگرگونی در روان سرمایهگذاران جهان. بازاری که روزی تنها با سقوط سهام و ترس از رکود میدرخشید، اکنون در روزهای رشد اقتصادی هم محبوب است.
این یعنی دنیا بیش از هر زمان دیگری میان امید به فناوری و ترس از بیثباتی در نوسان است. در چنین جهانی، طلا دوباره زبان مشترک بیاعتمادی شده است؛ نه بهعنوان ابزار سوداگری بلکه بهعنوان نماد نگرانی جمعی بشر از آیندهای که هنوز روشن نیست.