به گزارش تجارت، معدن و فولاد: در چنین فضایی که خریداران جهانی به دنبال منابع با ثبات و باکیفیتاند، ایران با برخورداری از ذخایر غنی و ظرفیت های در حال گسترش، در آستانه یک فرصت راهبردی کم تکرار قرار گرفته است؛ فرصتی برای عبور از صادرات خام و تثبیت جایگاه خود در زنجیره ارزش جهانی، اگر و تنها اگر مسیر ارتقای فناوری، تضمین کیفیت و ثبات زیرساختی را با برنامهای هدفمند و منسجم دنبال کند.
کاهش تولید در معادنی با نقش محوری و اختلالهای فنی در برخی مراکز تولید اصلی، توازن عرضه و تقاضا را حساس ساخته و پویایی جغرافیای عرضه را دچار تغییر کرده است؛ در این شرایط افزایش تولید در مناطقی که اخیراً ظرفیت اضافه کردهاند تنها تا حدی خلأ ایجادشده را پر میکند و شکافهای منطقهای در کیفیت و تداوم عرضه پدیدار میشود. پیام این وضعیت، افزایش نوسان های منطقه ای و تشکیل پریمیوم های کیفیتی برای محمولههای پایدار و با مشخصه های یکنواخت است که خریداران کلیدی را به دنبال تامینکنندگان قابل اتکا میکشاند.
فرصت راهبردی برای ایران
ایران که از ذخایر و ظرفیت استخراج برخوردار است، در میان بازیگران بازار میتواند به سرعت با تمرکز بر ارتقای کیفیت کنسانتره و توسعه ظرفیتهای ذوب و تولید کاتد وارد حوزه با ارزش افزوده بیشتر شود. در دورهای که خریداران بینالمللی به دنبال تضمین دسترسی و کیفیت پایدار هستند، عرضهکنندگان دارای استانداردها و ثبات عملیاتی میتوانند نه تنها قراردادهای بلندمدت بهدست آورند بلکه سهم درآمدی بالاتری از زنجیره ارزش کسب کنند. این انتقال ساختاری از صادرات خام به محصولات پردازش شده، مستلزم رویکردی هدفمند برای جذب فناوری، تأمین انرژی پایدار و بازسازی لجستیک صادراتی است.
اولویت های بهره برداری از پنجره فرصت
اولویت نخست، تثبیت زیرساختهای برق و آب واحدهای فرآوری است تا ریسک توقفات عملیاتی کاهش یابد و مزیت رقابتی حاصل از تداوم عرضه حفظ شود. دوم، بسته های تشویقی و سازوکارهای جذب سرمایهگذاری مشترک باید بهگونهای طراحی شوند که انتقال فناوری و استانداردهای زیست محیطی تحقق یابد بدون آنکه منافع ملی تضعیف شود؛ قراردادهای شراکتی هدفمند میتواند مسیر سریع تری برای ارتقای ظرفیت ذوب و پالایش باز کند. سوم، تأسیس و تقویت آزمایشگاههای مرجع و صدور گواهی کیفیت مطابق استانداردهای بین المللی ضروری است تا محصول ایرانی در میز مذاکره از قابلیت اتکا برخوردار گردد و امکان عقد قراردادهای بلندمدت فراهم آید. چهارم، توسعه خدمات مالی صادراتی، پوشش های بیمهای و بهبود سازوکارهای لجستیکی نقش تعیینکنندهای در کاهش هزینهها و ریسکهای تجاری خواهد داشت.
ریسک ها و پیش شرط های موفقیت
اجرای این راهبرد بدون تعهد جدی به استانداردهای زیستمحیطی و معیارهای ESG ناقص خواهد بود و بازارهای هدف در برابر محصولاتی که شواهد مدیریت محیطزیستی قابلقبول ندارند، مقاوم خواهند بود؛ بنابراین همراستایی سیاستهای محیطزیستی با برنامههای توسعه صنعتی یک الزام است. ضعف هماهنگی میان نهادهای دولتی، کندی در صدور مجوزها و نااطمینانی مقرراتی میتواند جذب سرمایه و انتقال فناوری را کند سازد و پنجره فرصت را کوتاه کند. تضمین ثبات تنظیمگری و شفافیت در چارچوبهای مالیاتی و تعرفهای پیششرط ورود موفق به مرحله پردازش است.
پیام برای بازیگران بازار داخلی
بخشخصوصی باید نقش پیشرو در تعریف پروژههای عملیاتی و مدلهای شراکتی ایفا کند و توان مدیریتی و شرکتی را تقویت نماید تا ظرفیت های جدید با راندمان و استانداردهای لازم بهرهبرداری شوند. دولت نیز باید با طراحی بستههای تشویقی هدفمند، تسریع در صدور مجوزها و تضمین زیرساختهای کلیدی، محیطی پیشبینیپذیر برای سرمایهگذاری فراهم آورد. دیپلماسی تجاری فعال نیز در باز کردن مسیرهای صادراتی جدید و تضمین قراردادهای بلندمدت با بازیگران معتبر بینالمللی اهمیت دارد.
نوسانات عرضه جهانی مس در ۲۰۲۵ تهدیدی همزمان و فرصتآفرین است. بازیگران ملی که سریعاً به سمت ارتقای فرآوری، تضمین کیفیت و ایجاد ثبات زیرساختی حرکت کنند، میتوانند از این پنجره برای تثبیت سهمی بزرگ تر از ارزش جهانی بهره برداری کنند. راهبردی منسجم و زمانبندی شده که ترکیب سرمایهگذاری عمومی و خصوصی، دیپلماسی تجاری و بهبود استانداردها را در بر گیرد، کلید تبدیل مزیت معدنی به منافع اقتصادی پایدار است.
ایراسین