به گزارش تجارت، معدن و فولاد: صنعت مس ایران، با ذخایر غنی و پتانسیل تبدیل شدن به پیشران رشد اقتصادی، در آستانه فرصتی تاریخی برای سرمایهگذاریهای آینده کشور قرار دارد. گزارشهای رسمی نشان میدهند که با وجود مزیتهای طبیعی، مصرف انرژی پایین و تقاضای روبهرشد جهانی مس تا سال۲۰۵۰، سیاستهای ناکارآمد و تمرکز بر تولید محصولات کمارزش، توسعه زنجیره ارزش مس را متوقف کرده است.
درحالیکه رقبای منطقهای مانند عربستان، امارات و ترکیه با سرمایهگذاری در فناوری و صادرات پیشرفته، بازار را تصاحب میکنند، ایران برای بهرهبرداری از این ثروت استراتژیک نیازمند اصلاحات فوری، توسعه صنایع پیشرفته و ادغام در زنجیرههای ارزش جهانی است تا از فرصتهای اقتصادی و ژئوپلیتیک عقب نماند.
ایران با ذخایر ۵۴ میلیون تنی مس، معادل ۶درصد از ذخایر جهانی، در رده هفتم کشورهای دارنده فلز سرخ قرار دارد. معادن کلیدی مانند سرچشمه، سونگون و میدوک، ستونهای اصلی تولید مس کشور هستند که این معادن سالانه حدود ۱.۲میلیون تن کنسانتره و کمتر از ۳۰۰ هزار تن کاتد مس تولید میکنند. این ارقام، ایران را با سهم ۲درصدی از تولید جهانی در جایگاه پانزدهم قرار داده است. اما با وجود این پتانسیل عظیم، صنعت فلز سرخ ایران بهدلیل موانع ساختاری، سیاستهای ناکارآمد و ضعف در اتصال به زنجیره ارزش جهانی، از بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای خود بازمانده است. این در حالی است که تقاضای جهانی مس تا سال۲۰۵۰ بهدلیل گذار به انرژیهای تجدیدپذیر و برقیسازی دوبرابر خواهد شد.
مزیتهای نسبی ایران
زنجیره ارزش مس از استخراج سنگ معدن تا تولید کنسانتره، ذوب و پالایش برای تولید کاتد و نهایتا ساخت محصولات نیمهساخته و نهایی مانند مفتول، کابل و قطعات صنعتی تشکیل شده است. ایران در بخش بالادستی، بهویژه استخراج و تولید کنسانتره، عملکرد نسبتا مطلوبی دارد، اما در حلقههای میانی و پاییندستی با مشکلات جدی مواجه است. ظرفیت نصبشده صنایع پاییندستی کشور چیزی در حدود ۲.۵میلیون تن در سال است؛ اما بخش عمده این ظرفیت بهدلیل کمبود فناوریهای پیشرفته، محدودیت دسترسی به مواد اولیه باکیفیت، ضعف زیرساختهای صادراتی و سیاستگذاریهای ناپایدار بلااستفاده مانده است. سیاست عرضه کاتد ارزانقیمت در بورس کالا که از سال۱۳۹۷ با جهش نرخ ارز و خروج آمریکا از برجام شدت گرفت، نهتنها به توسعه پایدار منجر نشد، بلکه با ایجاد رانت و تشویق تولید محصولات کمارزش مانند سیم و کابل، بیش از ۷۵درصد صنایع پاییندستی را به سمت ارزش افزوده پایین سوق داده است. این در حالی است که تولید کاتد در سال۱۴۰۱ تنها ۳۰۰هزار تن بود، شکافی که نشاندهنده ناکارآمدی سیاستهای حمایتی و نبود بازار فروش رقابتی است.
از منظر اقتصادی، مصرف انرژی پایین صنعت مس ایران، با ۱۲ تا ۳۰گیگاژول بر تن در روشهای هیدرومتالورژی و پیرومتالورژی، مزیتی کلیدی در شرایط ناترازی انرژی کشور است. این ویژگی، در مقایسه با صنایعی مانند فولاد (بیش از ۴۰ گیگاژول بر تن) و آلومینیوم (۷۰ گیگاژول بر تن)، صنعت مس را به گزینهای جذاب برای سرمایهگذاری تبدیل میکند. این مزیت به دلیل تمرکز بر تولید محصولات بالادستی، مانند کاتد و کنسانتره، که ۸۳درصد از تجارت جهانی مس (با ارزش ۴۰۰۰ تا ۹۰۰۰دلار بر تن) را تشکیل میدهند، بهطور کامل بهرهبرداری نشده است. محصولات پاییندستی، نظیر فویل و پودر مس، با ارزشی تا ۹۰هزار دلار بر تن (اختلافی بیشتر از ۱۰ برابر)، تنها ۶ درصد از تجارت جهانی را شامل میشوند که کشورهای پیشرفته با سرمایهگذاری در فناوری، ارزش افزوده بیشتری از این بخش کسب میکنند. ایران، در مقابل با صادرات ۱.۶میلیون دلاری کاتد در سال۲۰۲۱ (رتبه هجدهم جهانی)، عمدتا بهعنوان تامینکننده مواد خام باقی مانده و از بازار محصولات با فناوری بالا فاصله دارد.
نوسانات شدید قیمت مس در دو دهه اخیر که قیمت کاتد را ۳۰۰درصد افزایش داده، فشار زیادی بر صنایع پاییندستی وارد کرده و سهم تجارت بالادستی را از ۶۶ به ۸۳درصد رسانده است. این روند جهانی، همراه با سیاستهای ناکارآمد داخلی، مانند عرضه کاتد ارزان، توسعه زنجیره ارزش مس در ایران را با مشکل مواجه کرده است. اهداف بلندپروازانه، مانند تولید 1.41میلیون تن کاتد در برنامه هفتم توسعه، بدون زیرساختهای صادراتی و بازارهای پایدار، نهتنها ارزبری بالایی دارد، بلکه توجیه اقتصادی محدودی خواهد داشت. در حال حاضر، تامین مواد اولیه چالش اصلی صنعت مس نیست، اما نبود صنایع پیشرفته و فناوریهای نوین، مانع از ایجاد ارزش افزوده قابلتوجه در این صنعت شده است. بیش از ۷۵درصد واحدهای پاییندستی ایران محصولاتی با ارزش افزوده پایین تولید میکنند؛ درحالیکه محصولات با فناوری بالا، مانند ورقهای نازک مسی، عمدتا وارداتی هستند و در سال۲۰۲۲ حدود 4.5میلیون دلار هزینه وارداتی داشتهاند.
تجارب منطقهای
در سطح منطقهای، رقبای ایران با سرعت در حال تقویت جایگاه خود هستند. عربستان سعودی، تحت برنامه چشمانداز۲۰۳۰، با سرمایهگذاری در معادن مس و مشارکت با شرکتهای بینالمللی، در حال تکمیل زنجیره ارزش و تولید محصولات پیشرفته است. امارات متحده عربی، با وجود نبود ذخایر معدنی، از طریق سرمایهگذاری در معادن آفریقا و آمریکای جنوبی و ایجاد هابهای صادراتی، به بازیگری فعال در تجارت مس تبدیل شده است. ترکیه نیز با تقویت صنایع پاییندستی، بهرهگیری از فناوریهای نوین و حمایت هدفمند از صادرات، بازار منطقه را تصاحب کرده و در تولید کابل و آلیاژهای مسی پیشرفت چشمگیری داشته است.
در مقابل، ایران با چالشهایی مانند نبود استراتژی صنعتی منسجم، ضعف در جذب سرمایهگذاری خارجی، کمبود زیرساختهای لجستیکی و سیاستگذاری ناپایدار دستوپنجه نرم میکند. با توجه به تجربه عربستان سعودی، توسعه صنعت مس ایران بدون جذب سرمایهگذاری خارجی بسیار دشوار بهنظر میرسد. عربستان با جذب ۲میلیارد دلار از ودانتا و 2.5میلیارد دلار از مانارا مینرالز، تولید مس خود را از 75هزار و 400 تن در سال۲۰۲۰ به پروژههایی با ظرفیت 400هزارتن در سال ارتقا داده است. وامهای کمبهره دولتی و هزینههای پایین اکتشاف نیز سرمایهگذاران خارجی را جذب کرده و رشد اقتصادی را تسریع کرده است. ایران برای توسعه زنجیره ارزش مس و رقابت منطقهای، نیازمند سرمایهگذاری خارجی مشابه است.
چشمانداز صنعت مس
جهان در مسیر گذار به انرژیهای پاک، با پیشبینی افزایش تقاضای مس از ۲۵میلیون تن در سال۲۰۲۱ به ۵۳میلیون تن تا سال۲۰۵۰، فرصت بیسابقهای برای ایران فراهم کرده است. فناوریهای برقیسازی، خودروهای الکتریکی، توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی، همگی به مس بیشتری نیاز دارند. فلز سرخ بهعنوان یکی از پنج فلز کلیدی در فناوریهای کمکربن، نقشی محوری در تحقق اهداف کربنصفر تا سال۲۰۵۰ ایفا میکند. برای بهرهبرداری از این فرصت، ایران نیازمند یک نقشه راه جامع است که بر توسعه فناوری، اصلاح سیاستهای حمایتی، تقویت زیرساختهای صادراتی و توانمندسازی صنایع پاییندستی متمرکز باشد.
ایجاد مراکز تحقیق و توسعه تخصصی، حمایت از استارتآپهای فناور، مشارکت با برندهای جهانی برای تولید مشترک، و بهروزرسانی تجهیزات صنعتی از طریق جذب سرمایه خارجی، از اقدامات حیاتی است. سیاستهای ارزی و مالیاتی تشویقی، همراه با شفافیت در تخصیص منابع، میتواند سرمایهگذاران خارجی را جذب کند. همچنین، آموزش نیروی انسانی متخصص و ایجاد زیرساختهای لجستیکی مدرن، برای رقابت در بازارهای جهانی بسیار حائز اهمیت است. بدون اصلاح ساختاری در صنعت و تجارت، ایران با خطر از دست دادن فرصتهای تاریخی مواجه خواهد شد و رقبای منطقهای، مانند عربستان، امارات و ترکیه، از این بازار روبهرشد بهره بیشتری خواهند برد.
صنعت مس ایران، با پتانسیل تبدیل شدن به یکی از ستونهای اقتصاد کشور، نیازمند اقدام فوری و برنامهریزی شفاف است. اگر سیاستگذاران از تجارب جهانی درس بگیرند و با نگاهی واقعبینانه، توسعه صنایع پیشرفته و اتصال به بازارهای جهانی را در اولویت قرار دهند، این صنعت میتواند به اهرمی برای رشد اقتصادی، تنوع بخشی و افزایش تابآوری در برابر شوکها و تقویت جایگاه ایران در اقتصاد جهانی تبدیل شود. اما تداوم بیبرنامگی، این ثروت عظیم را به منبعی برای صدور مواد خام با ارزش پایین تقلیل خواهد داد.