به گزارش تجارت، معدن و فولاد: پس از عملکرد قدرتمند در ابتدای سال، طلا طی ماههای اخیر با ثبات نسبی همراه بوده و بسیاری از سرمایهگذاران گمان کردند که این روند صعودی به پایان رسیده است. اما تحلیلگران معتقدند نشانههایی وجود دارد که احتمال جهش دوباره طلا را تقویت میکند؛ حرکتی که میتواند قیمت این فلز گرانبها را به حدود ۴۴۰۰ دلار برساند.
الگوی تکرارشونده در نمودارهای تکنیکال
در زمستان ۲۰۲۴، طلا در یک الگوی مثلثی قرار گرفت که در نهایت منجر به جهش ۹۰۰ دلاری در اوایل ۲۰۲۵ شد. حال، مشابه همان الگو در تابستان امسال نیز مشاهده میشود؛ در دورهای که معمولاً با کاهش حجم معاملات و اخبار همراه است. تحلیلگران بر این باورند که با بازگشت فعالان بازار در ماه سپتامبر، شکست مقاومتی این الگو میتواند آغازگر یک موج صعودی جدید باشد.
در تحلیل تکنیکال، از روش “Measured Move” برای برآورد حرکت بعدی قیمت استفاده میشود. بر اساس این روش، در صورتی که طلا از الگوی فعلی خود خارج شود، انتظار میرود جهشی مشابه ۹۰۰ دلار تجربه کند که هدف قیمتی آن را به حدود ۴۴۰۰ دلار میرساند. پیشبینی بانکهایی چون جیپی مورگان و گلدمن ساکس نیز با این دیدگاه همسوست و سقف ۴۰۰۰ دلار را تا سال ۲۰۲۶ محتمل میدانند.
در مارس ۲۰۲۴، طلا موفق شد از الگوی بزرگ “فنجان و دسته” که از سال ۲۰۱۱ در حال شکلگیری بود، خارج شود. چنین الگوهایی معمولاً آغازگر روندهای صعودی بلندمدت هستند. با توجه به روندهای تاریخی، بازارهای صعودی طلا معمولاً بیش از یک دهه طول میکشند.
عوامل بنیادی حامی رشد قیمت طلا
یکی از مهمترین محرکهای اخیر، افزایش شانس کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو در ماه سپتامبر است؛ شانس این کاهش از ۴۵٪ به حدود ۷۵٪ رسیده است. دلیل این تغییر، گزارش ناامیدکننده بازار کار آمریکاست؛ تنها ۷۳ هزار شغل در ماه جولای ایجاد شد، در حالیکه انتظار ۱۰۴ هزار شغل میرفت. همچنین، آمارهای ماههای مه و ژوئن نیز به شدت نزولی اصلاح شدند.
در کنار آن، رشد مجدد عرضه پول (M2) نیز نقش مهمی دارد. پس از دو سال انقباض، عرضه پول آمریکا از اواخر ۲۰۲۳ بیش از ۱.۳۶ تریلیون دلار افزایش یافته و به رکورد ۲۲ تریلیون دلار رسیده است. این افزایش نقدینگی میتواند محرک قدرتمندی برای تورم و به تبع آن، رشد قیمت طلا باشد.
بحران بدهی آمریکا و تأثیر آن بر طلا
بدهی ملی آمریکا اکنون به رکورد ۳۷.۱۹ تریلیون دلار رسیده و انتظار میرود تا چند سال آینده از مرز ۴۰ تریلیون دلار عبور کند. لایحهای که دولت ترامپ با عنوان «لایحه بزرگ و زیبا» معرفی کرده، احتمالاً بیش از ۴ تریلیون دلار دیگر به این بدهی خواهد افزود. این روند بلندمدت صعودی در بدهی ملی، یکی از محرکهای بنیادین صعودی طلاست.
بانکهای مرکزی جهان در حال تنوعبخشی به ذخایر خود با خرید طلا هستند؛ اقدامی برای مقابله با افزایش عرضه پول، تورم پایدار و ریسکهای اقتصادی. از سال ۲۰۲۲ تاکنون، بانکهای مرکزی بهطور میانگین سالانه بیش از ۱۰۰۰ تن طلا خریداری کردهاند، رقمی که تقریباً دو برابر میانگین سالانه دهه گذشته است.
نسبت “داوجونز به طلا” از سال ۲۰۱۲ در روند صعودی بود اما در بهار ۲۰۲۴ این روند شکسته شد؛ نشانهای از آغاز دورهای جدید که در آن سرمایهها بهجای سهام، به سمت طلا حرکت میکنند. چنین چرخههایی معمولاً ۱۰ تا ۱۵ سال طول میکشند.
حباب تاریخی در بازار سهام آمریکا
شاخص “Buffett Indicator” که ارزش کل بازار سهام را با تولید ناخالص داخلی مقایسه میکند، به سطح بیسابقه ۲۱۴ رسیده؛ رقمی که ۱۴۹٪ بالاتر از میانگین تاریخی خود است و حتی از دوران حباب داتکام نیز فراتر رفته است. وارن بافت هشدار داده که رسیدن این نسبت به ۲۰۰٪ به معنای “بازی با آتش” است. چنین حبابی، زمینهساز چرخش گسترده سرمایهها به بازار طلا خواهد بود.
با وجود رشد ۷۱ درصدی طلا، مشارکت سرمایهگذاران غربی – بهویژه آمریکاییها – در این روند هنوز بسیار پایین است. ETF محبوب SPDR Gold Shares تنها ۱۶٪ رشد داشته، در حالیکه در سال ۲۰۱۲ حجم آن بهمراتب بیشتر بود. با ورود گسترده سرمایهگذاران آمریکایی، احتمالاً موج دوم رشد طلا آغاز خواهد شد.
جمعبندی
با مجموعهای از عوامل فنی و بنیادی از جمله ضعف بازار کار، افزایش نقدینگی، بدهی فزاینده دولت، خرید بیوقفه طلا توسط بانکهای مرکزی، چرخش سرمایه از بازار سهام، و حضور کمرنگ سرمایهگذاران آمریکایی تا این لحظه، تحلیلگران بر این باورند که بازار طلا هنوز در مراحل ابتدایی روند صعودی خود قرار دارد.
شکسته شدن الگوی مثلثی در نمودارهای تکنیکال میتواند جرقهای برای رسیدن به سطح ۴۴۰۰ دلار باشد. در افق بلندمدت، حتی قیمتهای بسیار بالاتر نیز دور از ذهن نخواهد بود.