به گزارش تجارت، معدن و فولاد: از روابط عمومی شرکت سرمایهگذاری صدر تامین (تاصیکو)، معاون توسعه کسب و کار بینالملل شستا برنامههای راهبردی این هلدینگ مادر تخصصی را با تمرکز بر مسئله توسعه صادرات و سرمایهگذاریهای آتی توضیح داد.
در ادامه مصاحبه معاون توسعه کسب و کار بینالملل شستا با دومین شماره ماهنامه «صدرتحلیل» آمده است: «از دیدگاه او هدف اصلی این برنامه ارتقاء جایگاه شستا در بازارهای بینالمللی، تضمین پایداری مالی و سودآوری بلندمدت و بهرهمندی از فرصتهای سرمایهگذاری استراتژیک است. این استراتژیها با در نظرگرفتن سطوح آمادگی مختلف شرکتهای تابعه شستا تدوین شده و مراحل توسعه صادرات و سرمایهگذاری را به صورت گام بهگام پیشبینی میکنند.
کمالی اردکانی معتقد است که برنامههای توسعه صادرات برای شرکتهای تابعه شستا با دیدگاهی میانمدت و بلندمدت تدوین شده است. این برنامهریزیها تا سالهای ۱۴۰۴ و ۱۴۰۵ ادامه خواهند داشت، که نشاندهنده تعهد به رشد پایدار و حضور مستمر در بازارهای جهانی است.
وی افزود: صادرات نه تنها به عنوان یک ابزار توسعه در بازارهای بینالمللی، بلکه به عنوان یک عامل حیاتی در تأمین مالی پایدار شرکت شستا در نظر گرفته میشود. این امر از منظر اقتصادی و استراتژیک دارای اهمیت بسزایی است و به حفظ سلامت مالی و رشد بلندمدت شرکت کمک میکند.
مسعود کمالی اردکانی، معاون توسعه کسب و کار بینالملل شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) با ماهنامه «صدر تحلیل» به گفتوگو نشست که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
شستا چه برنامهای در حوزه بینالمللیسازی و توسعه صادرات دارد؟
در دوره مدیریت جدید، موضوع بینالمللیسازی شرکتهای تابعه شستا مطرح شده است و استفاده از ظرفیتهای بینالمللی برای توسعه صادرات و توسعه بینالمللیسازی شرکتها مطرح شده است.
در حال حاضر حدود ۵۰ شرکت از بین حدود ۱۷۰ شرکت زیر مجموعه شستا صادراتی هستند و ۲۰ تا ۲۵ شرکت شستا نیز با توجه به نوع محصولاتشان پتانسیل صادراتی دارند. درباره اهمیت صادرات میتوان گفت که صادرات دروازه ورود به بینالمللیسازی است. برنامهریزی توسعه صادرات در شرکتهای تابعه شستا بر اساس یک رویکرد سنجیده و مرحلهبندی شده، با در نظر گرفتن سطوح آمادگی صادراتی هر شرکت، صورت پذیرفته است. این رویکرد تضمین میکند که هر شرکت با توجه به ظرفیتها، توانمندیها و چالشهای منحصر به فرد خود، در مسیر توسعه صادرات گام بردارد.
چرا تأکید ویژهای بر صادرات وجود دارد؟
در ادبیات بینالمللیسازی، صادرات دروازه ورود به این فرآیند محسوب میشود. وقتی شرکتی از فروش داخلی به سمت فروش صادراتی حرکت میکند، عملاً وارد فضای بینالمللی شده است. البته بینالمللیسازی صرفاً محدود به صادرات نیست و گامهای بعدی شامل سرمایهگذاری مشترک، شراکتهای استراتژیک، فرنچایز، اتحادیههای بینالمللی و حتی تأمین مالی و سرمایهگذاری متقابل است. اما نقطه آغاز این مسیر، صادرات است.
برای عملیاتی کردن این راهبرد چه اقداماتی انجام دادهاید؟
نخستین اقدام ما طراحی یک پرسشنامه ارزیابی اولیه آمادگی صادرات بود که بر اساس استانداردهای بینالمللی تهیه شد. این پرسشنامه برای شرکتهای زیرمجموعه ارسال شد و حدود ۷۰ تا ۷۵ شرکت آن را تکمیل کردند. با تحلیل این دادهها توانستیم شرکتها را در سه گروه طبقهبندی کنیم.
گروه اول، شرکتهایی که صادرات ندارند یا صادراتشان بسیار محدود و ناپایدار است. گروه دوم شرکتهایی که صادرات پایدار دارند اما عمدتاً از طریق واسطهها عمل میکنند و بهطور مستقیم وارد بازارهای خارجی نمیشوند و نهایتاً گروه سوم یعنی شرکتهایی که هم صادرات پایدار دارند و هم بهطور مستقیم در بازارهای بینالمللی حضور دارند. برای هر یک از این گروهها برنامههای متفاوتی تدوین کردهایم، زیرا سطح آمادگی و نیازهایشان یکسان نیست.
نتایج این برنامهریزیها تا امروز چگونه بوده است؟
تاکنون با حدود نیمی از این شرکتها جلسات مختلفی برگزار کردهایم و توانستهایم چارچوب برنامهای مشخص برای توسعه صادراتشان طراحی کنیم. هدف این است که هر شرکت بتواند از نقطه فعلی خود به سطح بالاتری از بینالمللیسازی حرکت کند. خوشبختانه در تاصیکو نیز این فرآیند آغاز شده و نتایج مثبتی داشته است.
شما اشاره کردید که صادرات اولین گام در مسیر بینالمللیسازی است. آیا این مسیر را میتوان بهعنوان الفبای صادراتی برای شرکتها در نظر گرفت و آیا این مراحل برای شرکتها الزامآور خواهد بود یا صرفاً جنبه تشویقی دارد؟
بله، دقیقاً همینطور است. صادرات دروازه ورود به عرصه بینالمللی است و شرکتها باید این الفبا را بیاموزند. در معاونت توسعه کسبوکار بینالملل، یکی از مهمترین وظایفمان را ظرفیتسازی و توانمندسازی نیروی انسانی در حوزه بازرگانی قرار دادیم. به همین منظور دورههای آموزشی متعددی برگزار کردیم. شخصاً تاکنون دو، سه دوره ۲۰ ساعته تحلیل بازار جهانی در شستا و برخی شرکتهای زیرمجموعه برگزار کردهام که بازخوردهای بسیار خوبی داشته است.
همچنین یک دوره ۸۰ ساعته طراحی کردهایم که از مهر یا آبان آغاز خواهد شد و مدیران و کارشناسان بازرگانی شرکتها در آن شرکت میکنند. این دوره شامل بخشهای متنوعی است و فردی که در این دوره شرکت کند به یک کارشناس توانمند در حوزه بازرگانی و صادرات تبدیل خواهد شد.
با توجه به اینکه شستا در ۲۱ صنعت مختلف فعالیت دارد، آیا پتانسیل صادراتی این صنایع ارزیابی شده است؟
بله، تقریباً در بسیاری از این صنایع پتانسیل صادراتی قابل توجهی وجود دارد. در حوزه نفت، گاز، پتروشیمی و صنایع پایه نفتی ظرفیت بسیار بالایی داریم. در بخش معادن و فلزات، بهویژه در حوزههای مختلفی مانند کاشی -که در تاصیکو فعال هستیم- بازارهای منطقهای و بینالمللی بسیار مناسبی وجود دارد. در حوزه دارو و مواد اولیه دارویی نیز ظرفیتهای فراوانی برای صادرات داریم. همچنین در صنعت سیمان، بهویژه در کشورهای همسایه مانند عراق و افغانستان، بازارهای پرتقاضایی وجود دارد. حتی در حوزه موادغذایی و دامپروری نیز پتانسیل صادراتی بالایی داریم. بسیاری از این محصولات هم اکنون نیز به بازارهای جهانی صادر میشوند.
برای اینکه شرکتهای زیرمجموعه شستا و بهویژه تاصیکو صادراتیتر شوند، چه بسترهایی فراهم شده است؟
همانطور که اشاره شد، برای هر هلدینگ از جمله تاصیکو برنامههای مشخصی داریم. در تاصیکو شرکتها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. شرکتهای فعال در حوزه کاشی، شرکتهای فعال در حوزه فلزات مانند ذوبآهن و مس و سایر شرکتها مانند خاک چینی، پشم شیشه، املاح معدنی و غیره.
این شرکتها در یک سطح قرار ندارند. برای مثال، ذوبآهن حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار صادرات دارد، در حالی که شرکتی مانند زغالسنگ پروده طبس تا کنون صادراتی نداشته و به تازگی در ابتدای مسیر صادرات قرار گرفته است. بنابراین ما برای هر دسته از این شرکتها برنامههای متناسبی طراحی کردیم تا بتوانند به تدریج وارد بازارهای جهانی شوند و جایگاه خود را در عرصه بینالمللی ارتقاء دهند.
با توجه به تفاوت سطح آمادگی شرکتهای زیرمجموعه شستا برای صادرات و بینالمللیسازی، چه برنامهای برای هر گروه تدوین کردهاید؟
ما شرکتها را در سه سطح یا گروه تقسیمبندی کردهایم. طبیعی است که از شرکتی که تاکنون صادراتی نداشته انتظار نداریم یکباره وارد ده بازار شود. به چنین شرکتی میگوییم ابتدا به چند بازار وارد شود. اما شرکتی مانند ذوبآهن که در حال حاضر در ده بازار حضور دارد، باید گامهای بلندتری بردارد. گامهایی مانند ورود مستقیم به بازارها، جذب شریک خارجی و حرکت به سمت سرمایهگذاری مشترک.
بنابراین برای هر گروه برنامه خاص خودشان را داریم و این موضوع شامل تاصیکو هم میشود. برای سالهای ۱۴۰۴ و ۱۴۰۵ نیز این برنامهها را با جدیت پیگیری خواهیم کرد.
شما اشاره کردید که صادرات تنها یکی از ابزارهای بینالمللیسازی است، ابزارهای دیگر در این مسیر چیست؟
بله، صادرات نقطه آغاز است نه پایان. شرکتها ابتدا صادرات غیرمستقیم دارند، یعنی از طریق واسطهها. سپس به صادرات مستقیم میرسند. وقتی در این مرحله به بلوغ نسبی رسیدند، گام بعدی سرمایهگذاری مشترک یا تولید فراسرزمینی است. همین حالا هم در شستا شرکتهایی داریم که پس از سالها صادرات، در کشورهایی مانند عراق سرمایهگذاری کرده، کارخانه تأسیس کردهاند و بخشی از تولیدشان را همانجا به فروش میرسانند. بنابراین انتظار ما این است که در سه تا چهار سال آینده، شرکتها پس از بلوغ صادراتی وارد مرحله سرمایهگذاری خارجی و شراکتهای بینالمللی شوند.
در شرایط اقتصادی کنونی ایران، صادرات چه نقشی در تأمین مالی پایدار شرکتها دارد؟
بازار داخلی همیشه قابل اتکا نیست، چرا که در دورههایی دچار رکود میشود و تقاضا کاهش مییابد. اگر سودآوری شرکت صرفاً متکی به بازار داخلی باشد، در دوران رکود آسیب جدی میبیند. صادرات به همین دلیل یک استراتژی بلندمدت و پایدار است. با ایجاد جریان ثابت صادراتی، شرکتها میتوانند در زمان رکود داخلی همچنان منابع مالی خود را حفظ کنند و سودآوریشان را ادامه دهند. به بیان دیگر، صادرات نه یک انتخاب، بلکه یک الزام برای پایداری مالی و ارزشآفرینی شرکتهاست.
اگر در پایان صحبتی دارید، بفرمایید.
امیدواریم با رویکرد جدیدی که در شستا و با مدیریت جدید آغاز شده، بتوانیم گامهای مؤثری در جهت بینالمللیسازی شرکتها برداریم و آنها را یک مرحله به جایگاه واقعیشان در بازارهای جهانی نزدیکتر کنیم.
صادرات یک انتخاب نیست، بلکه الزام و استراتژی بلندمدت برای پایداری مالی و بینالمللیسازی شرکتهاست. امیدواریم با رویکرد جدید مدیریتی در شستا، گامهای مؤثری در جهت حضور پررنگتر در بازارهای جهانی برداشته شود.»