به گزارش تجارت، معدن و فولاد: مهندس آرش فرشیدفر، مدیرکارخانه شرکت “فولاد شرق کاوه“ در گفتوگو با گروه رسانهای پردازش
ضمن تشریح دستاوردها و فعالیتهای توسعهای شرکت، تصریح کرد:
تغییر نگرش مسوولان، راهکار برونرفت از چالشهای متعدد صنایع معدنی است
قیمتگذاری دستوری با توجه به هزینههای حفاری و استخراج، توجیه اقتصادی تولید مواداولیه زنجیره فولاد را برای بخشخصوصی از میان میبرد.
مهندس آرش فرشیدفر، مدیرکارخانه شرکت “فولاد شرق کاوه” در گفتوگو با گروه رسانهای پردازش ضمن تشریح برنامههای توسعه شرکت فولاد شرق کاوه به سرمایهگذاری بنیاد مستضعفان با احداث کارخانه تولید کنسانتره با ظرفیت اسمی سالانه ۲/۵ میلیون تن در زمینی به مساحت ۴۰۰ هکتار در جنوب استان خراسان رضوی (معادن سنگآهن سنگان) در سال ۱۳۹۶ در قالب شرکت فولاد شرق کاوه اشاره نمودند که بهرهبرداری از آن از سال ۱۴۰۱ شروع گردیده است.
وی اجرای فاز دوم کارخانه تولید کنسانتره به منظور تولید سالانه پنج میلیون تن گندله را از اهم برنامههای آتی شرکت دانست و گفت: امیدواریم با برگزاری مناقصه در سالجاری، پیمانکار مربوطه عملیات ساخت فاز دوم کنسانتره را شروع تا با توجه به درحال انجام بودن عملیات ساختمان کارخانه گندلهسازی و ثبت سفارش تجهیزات مورد نیاز آن مجموعه فوق به صورت کامل طی دو سال آینده به بهرهبرداری برسد.
مدیرکارخانه فولاد شرق کاوه استان خراسان رضوی را از جمله استانهای صنعتی برتر کشور در بخش معدن برشمرد و افزود: متأسفانه خراسان رضوی مانند سایر استانهای صنعتی از زیرساختهای انتقال انرژی برخوردار نیست که این امر موجب عدمتحقق برنامهریزیهای صورت گرفته درخصوص تولید و تامین به موقع خوراک کارخانههای فولاد (گندله، آهن اسفنجی) گردیده و به علت کمبود انرژی در طول سال و به صورت متناوب حادث میگردد که مثال عینی آن قطع برق در تأسیسات و قطع گاز در زمستان است که باعث عدم تولید کنسانتره، عدم تبدیل کنسانتره به گندله و کاهش تولید آهناسفنجی در چرخه تولید فولاد میگردد.
وی مقرون به صرفه ندانستن انتقال آب از طریق تانکر به کارخانههای مستقر در سنگان، تهیه آب از طریق خرید از بازار آب و تصفیه فاضلاب شهرهای مجاور را از مشکلات حاد کارخانه عنوان کرد.
به گفته او استفاده از منابع آب سفرههای زیرزمینی که جریان آن به سمت افغانستان است، میتواند در مقطع کنونی و تا دستیابی به منابع پایدار آب راهگشا باشد.
فرشیدفر در ادامه این گفتوگو عنوان کرد: با در نظر گرفتن موضوعات زیستمحیطی، بازچرخانی آب کارخانه از طریق احداث کارخانه فیلترپرس و آبگیری از باطله از جمله برنامههای در دست اقدام شرکت فولاد شرق کاوه است که آمادهسازی اسناد مناقصه و برگزاری انتخاب پیمانکار تا پایان تابستان ۱۴۰۳ انجام خواهد خواهد شد.
وی با نگاهی فراتر از کارخانه فولاد شرق کاوه به نگرانی سرمایهگذاران در رابطه با حمل و انتقال تولیدات (کنسانتره، گندله، آهناسفنجی) به خارج از منطقه پرداخت و افزود: به علت نبود زیرساخت جادهای مناسب (سنگان تا تربتحیدریه)، یک خطه بودن ریل در استان، کمبود واگن و کشندههای حمل مواد معدنی، هزینههای حمل نسبت به سایر استانها افزوده گردیده است.
مدیرکارخانه فولاد شرق کاوه با اشاره به اینکه مواداولیه مورد نیاز کارخانه از محل آنومالی A و سنگشکنهای سازمان توسعه و نوسازی معادن ایران (ایمیدرو) تامین میشود، تکمیل زنجیره فولاد را از جمله برنامههای بنیاد مستضعفان برشمرد و با بیان اینکه محصول نهایی گندله فولاد شرق کاوه به شرکت فولادکاوه جنوبکیش به منظور تبدیل به مقاطع ارسال خواهد شد، تصریح کرد: درحالحاضر بهرهبرداری از معادن مناطق برعهده ایمیدرو است اما ماشینآلات فرسوده پیمانکاران و عدم بهروزرسانی هزینههای استخراج به دلیل قدیمی بودن قراردادها، موجب شده تا مواد اولیه با تناژ کافی و در زمان مناسب به شرکتهای منطقه ارسال نشود.
وی با بیان اینکه حل چالشهای صنایع فلزی و معدنی مستلزم تغییر نگرش مسوولان در مواجهه با مشکلات است، افزود: به منظور تسریع در عملیات استخراج و تولید طبق برنامه، سرمایهگذاران منطقه در نظر دارند با انجام عملیات استخراج و بهرهبرداری از معادن منطقه با نظارت عالیه ایمیدرو، میزان سودآوری و توسعه فعالیتهای شرکتهای منطقه را از طریق کاهش تاخیرات ناشی از بوروکراسی اداری، ایمنی، تامین مالی پیمانکاران و… تضمین کنند.
فرشیدفر، قیمتگذاری دستوری محصولات نهایی و نیمهنهایی فولاد بدون در نظر گرفتن هزینههای استخراج و تولید مواداولیه را مورد اشاره قرار داد و افزود: قیمتگذاری دستوری با توجه به هزینههای حفاری و استخراج، توجیه اقتصادی تولید مواداولیه زنجیره فولاد را برای بخشخصوصی از میان میبرد.
مدیر کارخانه شرکت فولاد شرق کاوه تصریح کرد: بالغبر ۷۰ درصد کوه مورد بهرهبرداری باطله است که نیمی از آن در زمان انفجار تفکیک و مابقی آن نیز جداسازی و تبدیل به کنسانتره میشود، اما در این میان، حجم زیادی از باطله باقی میماند که محلی برای دپو کردن آن در نظر گرفته نشده، به طور مثال، زمینهای اطراف کارخانه را معادن پلاسری تشکیل داده که امکان دپوی باطله نیست و از سوی دیگر، محدودیت ظرفیت سد باطله و هزینه حمل باطله به خارج از فنس کارخانه تبدیل به یکی از معضلات شرکتهای منطقه شده که در صورت واگذاری معادن از پیش استخراج شده به شرکتهای منطقه جهت دپو باطله، این مهم علاوه بر رعایت فاکتورهای زیستمحیطی برای احیا مجدد منطقه و ایجاد فضای سبز، مشکل دپوی باطله را نیز مرتفع خواهد کرد.