این تصمیم با نقش مستقیم بانک سپه و شرکت سرمایهگذاری امید، دو سهامدار عمده این شرکت صورت گرفته؛ نهادهایی که بهجای دفاع از ثبات و موفقیت، اکنون پیکان دخالتهای غیرتخصصی را به قلب یکی از مهمترین شرکتهای سنگآهنی کشور نشانه رفتهاند.
مدیری که طی چهار سال گذشته، گهرزمین را به یکی از درخشانترین بنگاههای صنعتی ایران تبدیل کرده بود، حالا بدون پاسخ مشخصی کنار گذاشته میشود. در حالی که عملکرد او بهروشنی از دل گزارشهای رسمی و کدال قابل استخراج است، پرسش جدی اینجاست: چهکسی و با چه انگیزهای چنین کارنامهای را نادیده گرفت؟
مرور دستاوردهای دورهی مدیریت محیاپور، خود گویای پاسخ است.
عملکرد مالی و رشد بیسابقه:
• سود خالص شرکت از ۷ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۹ به بیش از ۲۱ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۲ رسید.
• درآمد عملیاتی شرکت در همین مدت به بیش از ۴۷ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.
• سود هر سهم (EPS) به عدد قابلتوجه ۲,۶۴۵ ریال رسید که از میانگین صنعت بالاتر است.
توسعه زیرساخت و سرمایهگذاری هوشمند:
• افزایش سرمایه تا ۳۵ هزار میلیارد تومان بدون تکیه بر منابع بانکی، تنها از محل سود انباشته.
• اجرای همزمان پروژههای فولادسازی، احیای مستقیم، توسعه گندلهسازی و خطوط کنسانتره.
• اتصال هوشمندانه زنجیره ارزش از معدن تا فولاد نهایی، بهعنوان الگویی کمنظیر در صنعت کشور.
اکتشاف؛ نگاه به آینده:
• سرمایهگذاری کمسابقه در اکتشافات ژئوفیزیکی و مغناطیسی در جنوب کرمان.
• تعریف و فعالسازی دهها پهنه جدید معدنی، بهمنظور تضمین ذخایر راهبردی آینده.
• ورود به همکاریهای فناورانه با شرکت های دانش بنیان در حوزه دادهکاوی معدنی.
مسئولیت اجتماعی و توسعه منطقهای:
• ایجاد اشتغال پایدار برای هزاران نفر در سیرجان و مناطق اطراف، با اولویت نیروهای بومی.
• ساخت و تجهیز مدارس، درمانگاهها، مراکز ورزشی و مهارتی در جنوب استان کرمان.
• توجه به پروژههای زیستمحیطی از جمله بازچرخانی آب صنعتی و حفاظت از منابع طبیعی.
با چنین عملکردی، حذف محیاپور نهتنها فاقد توجیه کارشناسی است، بلکه نشانهای از غلبهی مصلحتگراییهای محفلی بر منطق مدیریتی و منافع سهامداران تلقی میشود.
همزمان باید پرسید: بانک سپه که تنها چند ماه پیش با یکی از بزرگترین رسواییهای امنیت سایبری نظام بانکی مواجه بود، چگونه و با چه پشتوانهای وارد عرصه سیاستگذاری در حوزه معدن شده است؟ چه صلاحیتی برای تعیین تکلیف مدیریتی در صنعتیترین شرکتهای کشور دارد؟
تجربه نشان داده است که حذف مدیران موفق، تنها یک جابهجایی نیست؛ این نوع حذفها، اگر بیپاسخ بمانند، پاسخی هستند به تمام مدیران شریف این سرزمین که میپرسند: آیا کارنامه، کفایت و نتیجه، دیگر ارزشی دارد؟
در غیاب شفافسازی از سوی تصمیمگیران، آنچه به خطر میافتد فقط یک صندلی مدیریتی نیست؛ اعتماد عمومی، سرمایه اجتماعی و تداوم مسیر توسعه صنعتی کشور در معرض تهدید است.
بردیا امیرتیموری / روزنامهنگار