به گزارش تجارت، معدن و فولاد: سال ۲۰۲۵ برای طلا سالی استثنایی بود؛ قیمت این فلز گرانبها در ماههای گذشته با جهشی بیش از ۵۰ درصدی به بالاترین سطح تاریخی خود رسید. اما درست در زمانی که بسیاری از تحلیلگران از تداوم روند صعودی سخن میگفتند، بازار ناگهان چرخشی غیرمنتظره را آغاز کرد و موجی از فروش در بازارهای جهانی به راه افتاد.
تحلیل جدید کپیتال اکونومیکس میگوید این عقبنشینی موقت نیست، بلکه آغاز یک روند اصلاحی گستردهتر است که ممکن است بخش بزرگی از سودهای امسال را از بین ببرد. بر اساس این برآورد، طلا تا پایان سال ۲۰۲۶ به سطح ۳۵۰۰ دلار در هر اونس یعنی بیش از ۱۲ درصد پایینتر از نرخ کنونی خواهد رسید.
رشد از سر هیجان، نه از منطق بازار
برخی تحلیلگران معتقدند که جهش خیرهکننده امسال بیشتر از آنکه بر پایه متغیرهای بنیادی باشد، از هیجان سرمایهگذاران و ترس از جاماندن ناشی شد. در واقع، رشد قیمت طلا از اوایل تابستان ۲۰۲۵ تا اکتبر بیشتر به یک رفتار جمعی شباهت داشت تا تصمیم عقلانی مبتنی بر دادههای اقتصادی.
جان هیگینز، اقتصاددان ارشد کپیتال اکونومیکس، در یادداشتی نوشت: «ما تردید داریم که افت اخیر طلا جبران شود. احتمالاً پس از سقوط تند، قیمتها موقتاً اندکی بالا میروند، اما روند نهایی نزولی خواهد بود.»
به گفته او، بازار طلا اکنون در وضعیتی قرار دارد که نیروهای محرک رشد آن در حال تحلیل رفتن هستند و اگرچه بخشی از اصلاح ممکن است در کوتاهمدت متوقف شود، اما مسیر اصلی، رو به پایین است.
چهار دلیل برای آغاز روند نزولی قیمت طلا
۱. طلا بیش از اندازه رشد کرده است : طلا از ابتدای سال میلادی تاکنون نزدیک به ۵۰ درصد افزایش قیمت داشته است؛ رقمی که حتی در مقایسه با رکوردهای دهه ۷۰ میلادی نیز بیسابقه محسوب میشود. با وجود آنکه در ۲۰ اکتبر قیمتها از سقف تاریخی حدود شش درصد پایینتر آمدند، هنوز هم طلا نسبت به آغاز سال حدود ۳۰ درصد بالاتر است. این حجم از رشد، خود نشانهای از اشباع خرید است. هر بازاری پس از چنین جهشهایی نیاز به تنفس دارد، و طلا نیز از این قاعده مستثنا نیست. سرمایهگذاران بزرگ که در ماههای گذشته وارد بازار شده بودند، اکنون به دنبال ذخیره سود و خروج از موقعیتهای خود هستند؛ روندی که فشار فروش را تشدید میکند.
۲. محدود شدن خرید بانکهای مرکزی : در سالهای اخیر، خرید گسترده طلا توسط بانکهای مرکزی یکی از مهمترین محرکهای رشد قیمت بود. سهم طلا در ذخایر ارزی جهانی از ۱۵ درصد در اوایل دهه ۲۰۲۰ به بیش از ۲۰ درصد رسیده است. این روند بهویژه در میان کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای غیرغربی مانند چین، هند و روسیه پررنگتر بود. اما اکنون تحلیلگران میگویند این روند به سقف خود نزدیک شده است. حتی در دهه ۱۹۸۰ که تورم جهانی بالا و رشد اقتصادی پایین بود، سهم طلا در ذخایر ارزی به سطوحی فراتر رفت، اما تکرار آن در شرایط کنونی بعید به نظر میرسد. هیگینز در اینباره میگوید:«بعید است بانکهای مرکزی همچنان به افزایش سهم طلا در ذخایر خود ادامه دهند. این نسبت احتمالاً در همین سطوح فعلی تثبیت میشود.» در نتیجه، یکی از مهمترین پشتوانههای رشد قیمت طلا یعنی تقاضای رسمی از سوی دولتها، در حال از بین رفتن است.
۳. کاهش جذابیت در چین : چین، بهعنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان و خریداران طلا در جهان، نقشی کلیدی در شکلدهی روند قیمتی دارد. اما با بازگشت رونق به بازار سهام شانگهای و رشد سریع صنایع فناوری در این کشور، سرمایهگذاران چینی اکنون تمایل کمتری به خرید طلا دارند. به بیان دیگر، بازار سرمایه داخلی چین دوباره جذاب شده و جایگزینی برای سرمایهگذاریهای سنتی در فلزات گرانبها فراهم کرده است. اگر این روند ادامه یابد، ممکن است جریان تقاضای فیزیکی طلا از سوی شرق آسیا کاهش یابد و در نتیجه عامل حمایتی مهمی از بازار حذف شود.
۴. افول نظریه بیارزش شدن پول : در ماههای گذشته بسیاری از تحلیلگران رشد قیمت طلا را به نگرانیها از بیارزش شدن پولهای فیات نسبت میدادند؛ نگرانیای که با افزایش بدهی دولتها، کسری بودجه و سیاستهای انبساطی مالی تقویت شد. بر اساس این دیدگاه، سرمایهگذاران برای حفظ ارزش داراییهای خود به داراییهای امن مانند طلا پناه بردند. اما اکنون این استدلال رو به ضعف گذاشته است. دلار آمریکا در ماههای اخیر ثبات نسبی خود را حفظ کرده و بازدهی اوراق خزانهداری دهساله نیز افزایش یافته که نشانهای از اعتماد پایدار بازار به داراییهای دلاری است. هیگینز میگوید: «فرضیه بیارزش شدن پول، توضیح دقیقی برای جهش اخیر طلا نیست. آنچه شاهد بودیم بیشتر نوعی ترس از جا ماندن از بازار بود، نه واکنشی منطقی به افت ارزش ارزها.» به همین دلیل، انگیزهای که بسیاری از سرمایهگذاران برای خرید طلا بهعنوان پناهگاه امن داشتند، دیگر قدرت سابق را ندارد.
پیش بینی قیمت طلا
اگر پیش بینی قیمت طلا۳۵۰۰ دلاری تحقق یابد، طلا حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد از سطوح فعلی خود عقبنشینی میکند. با وجود این، حتی در این سطح نیز نسبت به ابتدای سال ۲۰۲۵ رشد خالص حدود ۳۰ درصدی حفظ میشود؛ یعنی بازار هنوز در وضعیت صعودی چندساله قرار دارد، اما از فاز هیجانی به فاز اصلاح وارد میشود.
این الگو در تاریخ طلا بیسابقه نیست. در سال ۱۹۷۹ نیز طلا پس از جهشی ۱۲۰ درصدی، در سال بعد نزدیک به یکسوم ارزش خود را از دست داد و تا سالها در محدودهای محدود نوسان کرد. از این منظر، افت پیشِ رو بخشی طبیعی از چرخه قیمتی بازار محسوب میشود.
بازار طلا در سال ۲۰۲۵ نمودی از روانشناسی جمعی سرمایهگذاران بود. در نیمه نخست سال، ترس از رکود آمریکا، تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی و افزایش کسری بودجه، موجی از خرید هیجانی ایجاد کرد. اما اکنون همان بازیگران، با مشاهده نخستین نشانههای اصلاح، در حال خروج هستند.
این چرخش از حرص به ترس معمولاً با سرعتی بسیار بیشتر از دوره صعود اتفاق میافتد. به همین دلیل تحلیلگران انتظار دارند نوسانات شدید در ماههای پایانی سال ادامه یابد و بازار میان فشار فروش و حمایت روانی در سطوح ۳۶۰۰ تا ۳۷۰۰ دلار در نوسان باشد.
در شرایطی که تورم جهانی از اوج سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ فاصله گرفته و بانکهای مرکزی بهتدریج به سمت کاهش نرخ بهره حرکت میکنند، منطق سرمایهگذاری در داراییهای ضدتورمی مانند طلا نیز تغییر کرده است. در غیاب شوکهای جدید قیمتی، سرمایهگذاران تمایل بیشتری به داراییهای سودده نظیر اوراق خزانه یا سهام دارند.
از سوی دیگر، ثبات دلار و بازگشت رشد در بازارهای سهام آسیا و آمریکا میتواند جریان سرمایه را از بازار طلا خارج کند. در چنین محیطی، احتمال میرود طلا برای مدتی طولانی در محدودهای باثبات اما پایینتر از قلههای امسال نوسان کند.
بازگشت طلا به تعادل
طلا همواره در اقتصاد جهانی نقشی دوگانه داشته است: پناهگاه در بحران و دارایی سفتهبازانه در رونق. در سال ۲۰۲۵ نقش دوم بر نقش اول غلبه کرد و بازار تحت تأثیر ترس از جاماندن از موج سودآوری، وارد مرحلهای از رشد غیرمنطقی شد. اکنون این هیجان در حال فروکش است.
اگر پیشبینیها درست باشد، طلا در سال ۲۰۲۶ شاهد بازگشت به تعادل خواهد بود؛ نه سقوطی ویرانگر، بلکه اصلاحی طبیعی که مسیر را برای دورهای پایدارتر باز میکند. در این میان، سرمایهگذاران حرفهای بر این باورند که بازار باید بار دیگر به اصول بنیادین خود بازگردد: عرضه محدود، تقاضای واقعی و توازن روانی میان ترس و طمع.