8141 سه شنبه,20 آبان 1404 | 10:03 سیامک راشت نیا

پیش بینی وال‌استریت از آینده قیمت طلا ؛ ۵۰۰۰ دلار هدف بعدی است؟

پیش بینی وال‌استریت از آینده قیمت طلا ؛ ۵۰۰۰ دلار هدف بعدی است؟

طلای جهانی بعد از یک اصلاح نسبتا سنگین که قیمت را موقتا به زیر ۴ هزار دلار در هر اونس کشاند، دوباره به حوالی ۴۱۰۰ دلار برگشته و بسیاری از تحلیل‌گران وال‌استریت معتقدند این فقط یک نفس‌گیری در میانه یک روند صعودی بزرگ‌تر است. برخی پیش‌بینی‌ها حتی از احتمال رسیدن قیمت طلا به محدوده ۵ هزار دلار در دو سال آینده خبر می‌دهند.

به گزارش تجارت، معدن و فولاد:  طلا در هفته‌های اخیر یک نوسان رفت و برگشتی قابل‌توجه را پشت سر گذاشته است. قیمت این فلز گران‌بها که تا نزدیکی اوج تاریخی حدوداً ۴۳۵۰ دلار در هر اونس بالا رفته بود، در اواخر ماه گذشته میلادی زیر مرز روانی ۴هزار دلار برگشت؛ حرکتی که برخی آن را آغاز یک اصلاح عمیق‌تر تعبیر کردند. اما این فشار فروش چندان دوام نیاورد. قیمت دوباره به بالای ۴۱۰۰ دلار بازگشت و در معاملات اخیر حوالی این محدوده نوسان کرده است. با وجود این اصلاح، قیمت طلا همچنان نسبت به ابتدای سال حدود ۵۵ درصد رشد کرده و یکی از پربازده‌ترین دارایی‌های سال جاری باقی مانده است.

این رفتار نشان می‌دهد که بازار طلا هنوز بیشتر شبیه یک روند صعودی پرنوسان است تا آغاز یک بازار نزولی ساختاری. اصلاح شدید بخشی از مسیری است که یک دارایی پس از رشد خیره‌کننده طی می‌کند تا فشار خرید هیجانی تخلیه شود و معامله‌گران کوتاه‌مدت از بازار خارج شوند.

نگاه وال‌استریت: طلا به سمت ۵۰۰۰ دلار می‌رود؟

گزارش تازه استراتژیست‌های بانک یو بی اس، یکی از نکات بحث‌برانگیز بازار جهانی کامودیتی را مطرح کرده است؛ به اعتقاد این تیم تحلیلی، طلا می‌تواند در بازه زمانی ۲۰۲۶ تا ۲۰۲۷ به سطوح جدیدی از اوج تاریخی برسد و حتی به حوالی ۵ هزار دلار در هر اونس نزدیک شود. منطق اصلی این سناریو بر چند محور استوار است:

  • تغییر جایگاه طلا در سبد سرمایه‌گذاری: طلا دیگر فقط پناهگاه امن در دوره‌های بحران نیست؛ به گفته این استراتژیست‌ها، بسیاری از سرمایه‌گذاران نهادی و ثروتمندان، طلا را به‌عنوان بخشی ثابت و بلندمدت از استراتژی تخصیص دارایی خود تعریف کرده‌اند. یعنی به‌جای خرید و فروش مقطعی، یک هسته طلایی در سبد خود تشکیل داده‌اند که به‌سادگی از آن خارج نمی‌شوند.
  • گسترش پایگاه سرمایه‌گذاران طلا: به‌تدریج، گروه‌های بیشتری از سرمایه‌گذاران به سمت طلا آمده‌اند؛ از بانک‌های مرکزی گرفته تا صندوق‌های قابل معامله، مؤسسات سرمایه‌گذاری و حتی سرمایه‌گذاران خرد. وقتی بازاری با اندازه نسبتاً محدود مانند طلا، با موجی از تقاضا از چندین جهت مواجه می‌شود، حتی تغییرات کوچک در تخصیص دارایی می‌تواند اثر قیمتی بزرگی ایجاد کند.
  • جابجایی از سهام، اوراق و دلار به سمت طلا: بانک یو بی اس تأکید می‌کند که اگر حتی بخش کوچکی از سرمایه‌های موجود در بازار سهام، اوراق بدهی و دلار به‌صورت گسترده و هماهنگ به سمت طلا حرکت کند، به‌دلیل کوچک‌تر بودن اندازه بازار طلا نسبت به این بازارها، فشار صعودی روی قیمت می‌تواند بسیار شدید باشد. به بیان ساده، اگر طلا واقعاً به دارایی هسته‌ای در نگاه سرمایه‌گذاران تبدیل شود، محدوده‌های فعلی قیمت می‌تواند فقط مرحله‌ای میانی در یک روند صعودی بلندمدت باشد.

بانک‌های مرکزی و سرمایه‌گذاران خرد؛ دو موتور تقاضا

یکی از مهم‌ترین تغییرات چند سال اخیر، نقش بانک‌های مرکزی در بازار طلاست. بسیاری از بانک‌های مرکزی تلاش کرده‌اند وابستگی ذخایر ارزی خود به دلار را کاهش دهند و بخشی از ذخایر را به طلا منتقل کنند.

این روند از یک سو، تقاضای دائمی و بلندمدت برای طلا ایجاد می‌کند؛ چون بانک‌های مرکزی معمولاً خریداران کوتاه‌مدت نیستند و پس از خرید، سال‌ها دارایی را نگه می‌دارند. از سوی دیگر، یک سیگنال اعتماد به بازار ارسال می‌کند؛ وقتی سیاست‌گذاران پولی بزرگ به سمت طلا می‌روند، سرمایه‌گذاران خصوصی نیز با اطمینان بیشتری وارد می‌شوند.

در کنار این عامل، رشد ابزارهایی مانند صندوق‌های قابل معامله در بورس مبتنی بر طلا مسیر ورود سرمایه‌گذاران خرد و نیمه‌حرفه‌ای را هموار کرده است. دیگر لازم نیست سرمایه‌گذار برای خرید طلا سراغ سکه فیزیکی یا شمش برود؛ با چند کلیک در پلتفرم معاملاتی، می‌تواند سهمی از صندوق‌های طلا بخرد. این دسترسی آسان، تقاضای خرد را به شکل چشم‌گیری افزایش داده است.

ترکیب این دو روند، باعث شده بازار طلا نه‌فقط در دوره‌های بحران بلکه در شرایط عادی نیز شاهد جریان مستمر پول باشد.

نشانه‌های تکنیکال؛ روند صعودی هنوز زنده است

از منظر تحلیل تکنیکال نیز تصویر کلی طلا همچنان مثبت توصیف می‌شود. برخی استراتژیست‌های بازار به این نکته اشاره کرده‌اند که با وجود افت شدید اخیر، قیمت طلا بالای میانگین متحرک ۵۰ روزه باقی مانده است؛ سطحی که معمولاً به‌عنوان مرز روند کوتاه‌مدت تلقی می‌شود. تا زمانی که قیمت بالای این محدوده قرار دارد، بسیاری از معامله‌گران افت‌های مقطعی را فرصت خرید در اصلاح می‌دانند نه نشانه‌ای از آغاز بازار نزولی. از دید این گروه، این واقعیت که طلا پس از یک ریزش تند، بدون شکستن این حمایت تکنیکال، دوباره به مدار صعود برگشته، نشانه‌ای مهم از قدرت تقاضا است.

به بیان دیگر، بازار به سرمایه‌گذاران این پیام را می‌دهد که روند اصلی هنوز صعودی است، اما با نوسانات و اصلاح‌های تند در میان راه روبرو شده است.

دلار، نرخ‌های بهره و طلا؛ سه ضلع یک مثلث

یکی از عوامل سنتی تأثیرگذار بر طلا، دلار آمریکا و نرخ‌های بهره واقعی است. در ماه‌های اخیر، هر دو متغیر وارد فاز تازه‌ای شده‌اند. رشد اخیر شاخص دلار تا حدی متوقف شده و نشانه‌هایی از ضعف نسبی در برابر برخی ارزها دیده می‌شود. بازده اوراق بلندمدت خزانه‌داری آمریکا نیز پس از جهش قبلی، رو به تثبیت و عقب‌نشینی گذاشته است. چون طلا دارایی بدون بازده است، کاهش نرخ‌های بهره واقعی و ضعیف شدن دلار، معمولاً جذابیت آن را نزد سرمایه‌گذاران افزایش می‌دهد. استراتژیست‌ها معتقدند سه عامل اصلی همچنان به نفع طلا عمل می‌کنند کاهش بازده واقعی (یعنی نرخ بهره منهای تورم)، ضعف نسبی دلار در برابر سبدی از ارزها و افزایش کسری بودجه و بدهی‌های دولتی در اقتصادهای پیشرفته. این ترکیب به این معناست که بخشی از سرمایه‌ها برای حفاظت در برابر تورم آتی، کاهش ارزش پول و ریسک‌های مالی، به سمت دارایی‌هایی مانند طلا حرکت می‌کند.

طلا و سهام معدنی؛ موج صعود به شرکت‌ها می‌رسد

روند صعودی طلا فقط محدود به بازار کالای فیزیکی نیست؛ سهام شرکت‌های فعال در استخراج و تولید طلا نیز از این حرکت منتفع شده‌اند. نمونه بارز آن سهام شرکت Newmont است که به‌عنوان یکی از نمادهای شاخص صنعت معدن در شاخص S&P 500 شناخته می‌شود و در روزهای اخیر از بازگشت قیمت طلا به‌شدت حمایت گرفته است. این سهم از اواخر اکتبر تا کنون حدود ۱۵ درصد رشد کرده است. شرکت Barrick نیز پس از انتشار گزارش سودآوری و اعلام افزایش سود تقسیمی و برنامه بازخرید سهام، جهش بیش از ۵ درصدی را تجربه کرده است.

این واکنش نشان می‌دهد بازار سهام نیز با وجود نگرانی‌ها درباره نوسان قیمت طلا، روی سناریوی تداوم قیمت‌های بالا یا حتی اوج‌های جدید حساب باز کرده است.

اصلاح اخیر؛ تهدید یا تنفس؟

با وجود همه این نشانه‌های مثبت، هیچ‌کس منکر این نیست که طلا در مسیر خود به شدت نوسان خواهد داشت. تحلیل‌گران معتقدند حرکت اخیر بیشتر شبیه یک اصلاح پس از یک رشد شتاب‌زده بوده است. به تعبیر آنها، بازار در مقطعی بیش‌خرید شده بود و فاصله قیمت از میانگین‌های تاریخی و سطوح بنیادی، به سطحی رسیده بود که نیاز به یک وقفه جدی احساس می‌شد. این وقفه اکنون رخ داده و بخشی از هیجان تخلیه شده است. اما در عین حال هشدار می‌دهند که طی ماه‌های آینده، بازار ممکن است رفتار پرنوسانی را تجربه کند. برخی سرمایه‌گذاران که در سطوح بسیار بالا وارد بازار شده‌اند، ممکن است در اولین موج صعودی بعدی برای خروج اقدام کنند؛ بنابراین، مسیر تا محدوده‌های بالاتر اگر هم طی شود، احتمالاً مستقیم و بدون دست‌انداز نخواهد بود. به زبان ساده، این دیدگاه می‌گوید که تصویر بلندمدت طلا مثبت است، اما صعود آن شبیه یک خط صاف روی نمودار نخواهد بود.

پیش بینی قیمت طلای ۵ هزار دلاری دلاری؛ واقع بینانه یا رؤیا؟

سؤال کلیدی این است که آیا محدوده ۵ هزار دلار یک هدف واقع‌بینانه است یا بیشتر شبیه یک سناریوی خوش‌بینانه افراطی؟ از منظر تحلیل بنیادی، چند نکته این سناریو را قابل‌بحث می‌کند. اگر روند فعلی تضعیف دلار، کاهش بازده واقعی و افزایش کسری بودجه ادامه یابد؛ اگر بانک‌های مرکزی به خرید طلا به‌عنوان سپر در برابر ریسک‌های ژئوپلیتیک و مالی ادامه دهند و اگر پایگاه سرمایه‌گذاران خرد و نهادی در صندوق‌ها و ابزارهای مبتنی بر طلا باز هم گسترده‌تر شود، در این صورت، عبور از اوج فعلی و حرکت به سمت سطوح بالاتر کاملاً دور از ذهن نخواهد بود. اما در عین حال، هر تغییری در سیاست‌های پولی (مثل افزایش غافل‌گیرکننده نرخ بهره)، تقویت شدید دلار یا کاهش تنش‌های ژئوپلیتیک، می‌تواند این مسیر را کند یا حتی معکوس کند.

بنابراین، ۵ هزار دلار را بیشتر باید یک سناریو مشروط دانست تا یک قطعیت. بازار طلا همواره به سرمایه‌گذاران یادآوری کرده که می‌تواند در زمان کوتاه، هم شگفتی‌های صعودی و هم افت‌های ناگهانی بسازد.

آنچه از مجموع تحلیل‌ها برمی‌آید، یک تصویر نسبتاً شفاف است. طلا دیگر صرفاً پناهگاه امن در بحران‌ها نیست و جایگاه آن به‌تدریج به دارایی استراتژیک و هسته‌ای در سبد بسیاری از سرمایه‌گذاران تبدیل شده است. ساختار تقاضا در حال تغییر است؛ بانک‌های مرکزی، صندوق‌های ETF و سرمایه‌گذاران خرد، هم‌زمان به این بازار وزن می‌دهند؛ عوامل کلان مانند ضعف دلار، کاهش نرخ‌های بهره واقعی و نگرانی از کسری‌های بودجه‌ای، زمینه را برای باقی ماندن طلا در سطوح بالا فراهم کرده است.

در مقابل، چالش اصلی، نوسان شدید و ریسک رفتار هیجانی بازار است؛ موضوعی که باعث می‌شود مسیر احتمالی طلا به سمت ۵ هزار دلار، اگر هم طی شود، پر از پیچ‌وخم باشد.

 برای ناظران و تحلیل‌گران بازارهای جهانی، طلا در حال تبدیل شدن به آینه‌ای است که ترکیب ریسک‌های مالی، سیاسی و پولی جهان را در خود بازتاب می‌دهد. هرچه این ریسک‌ها بزرگ‌تر و پیچیده‌تر شوند، نقش طلا به‌عنوان دارایی استراتژیک پررنگ‌تر خواهد شد؛ چه در قیمت‌های فعلی و چه اگر روزی همان‌طور که برخی پیش‌بینی می‌کنند، در حوالی ۵ هزار دلار معامله شود.

لینک کوتاه: https://mtn.ir/n/28089
آخرین اخبار